کاتلین می گوید:« هنگامی که به عروسم گفتم که بین کار و خانواده اش اعتدال به وجود آورد ، خيلي عصبی شد.» شاید توصیه های مادرشوهر به شما احساس تحکم بدهد، ولی تصور کنید که وی نیتش خوب است و از وی قدردانی کنید و کار خودتان را بکنید. چنانچه به تحمیل نظراتش ادامه داد ، به عنوان مثال اینطور پاسخ بدهید:« متشکرم. ولی ما تصمیم گرفتیم نظر پزشک کودکان را پیاده کنیم.» درصورتی که این حرف وی را ساکت نکرد، از شوهرتان کمک بگیرید و با هم برای مادرشوهرتان توضیح دهید که رفتارهای وی هم شما را ازار می دهد و هم به وی می فهماند که برخی موضوع ها اصلا قابل بحث نیستند.
به مادر شوهرتان نگویید:چرا به پسرت یاد ندادی...
بسياري از خانمها مادرشوهرهای خود را مسوول عیوب شوهرانشان می دانند. سارا اقرار می کند:« من یک دفعه در بین صحبت هایم به وی گفتم که کاش به شوهرم مهارت های سازمانی یاد داده بود. وی ناراحت شد و به دل گرفت.» دکتر بران می گوید:« چه انتظاری دارید؟
میخواهید مادرشوهرتان گارد نگیرد و ناراحت نشود؟» این مسئله وی را هم وارد مسایل شما می کند و همه چیز بدتر می شود و شوهرتان ديگر مسوولیت کارهایش را به عهده نمی گیرد. با آنکه مدام انداختن تقصیر گردن مادرش راحت تر است، ولی این شما و شوهرتان هستید که باید مسائلتان را حل کنید.
نکات ديگر برای بهتر شدن ارتباط با مادر شوهر
همیشه به ویژه درحضور مادر شوهر به وضعیت شوهرتان برسید.
در حضور وی از شوهرتان بدگویی نکنید.
تنها ویژگی های بد وی را نبینید و از ویژگی های خوب وی هم تقدیر کنید.
هر موقع تحتتأثیر محبتهای وی قرار گرفتید آن را به شوهرتان بگویید تا او بداند که مادرش را دوست دارید.
در جمع حرمت وی را بیش از دیگر مواقع حفظ کنید و جلوی پایش بلند شوید.
در جمعی که هم شوهر و هم مادرش حضور دارند مادرش را مقدم بدانید.
درصورتی که شما را با عروس دیگرش یا با کس دیگری قیاس کرد، آن قدر خویش را باور داشته باشید که به انتقاد کردن های وی احتیاجی نداشته باشید.
کاتلین می گوید:« هنگامی که به عروسم گفتم که بین کار و خانواده اش اعتدال به وجود آورد ، خيلي عصبی شد.» شاید توصیه های مادرشوهر به شما احساس تحکم بدهد، ولی تصور کنید که وی نیتش خوب است و از وی قدردانی کنید و کار خودتان را بکنید. چنانچه به تحمیل نظراتش ادامه داد ، به عنوان مثال اینطور پاسخ بدهید:« متشکرم. ولی ما تصمیم گرفتیم نظر پزشک کودکان را پیاده کنیم.» درصورتی که این حرف وی را ساکت نکرد، از شوهرتان کمک بگیرید و با هم برای مادرشوهرتان توضیح دهید که رفتارهای وی هم شما را ازار می دهد و هم به وی می فهماند که برخی موضوع ها اصلا قابل بحث نیستند.
به مادر شوهرتان نگویید:چرا به پسرت یاد ندادی...
بسياري از خانمها مادرشوهرهای خود را مسوول عیوب شوهرانشان می دانند. سارا اقرار می کند:« من یک دفعه در بین صحبت هایم به وی گفتم که کاش به شوهرم مهارت های سازمانی یاد داده بود. وی ناراحت شد و به دل گرفت.» دکتر بران می گوید:« چه انتظاری دارید؟
میخواهید مادرشوهرتان گارد نگیرد و ناراحت نشود؟» این مسئله وی را هم وارد مسایل شما می کند و همه چیز بدتر می شود و شوهرتان ديگر مسوولیت کارهایش را به عهده نمی گیرد. با آنکه مدام انداختن تقصیر گردن مادرش راحت تر است، ولی این شما و شوهرتان هستید که باید مسائلتان را حل کنید.
نکات ديگر برای بهتر شدن ارتباط با مادر شوهر
همیشه به ویژه درحضور مادر شوهر به وضعیت شوهرتان برسید.
در حضور وی از شوهرتان بدگویی نکنید.
تنها ویژگی های بد وی را نبینید و از ویژگی های خوب وی هم تقدیر کنید.
هر موقع تحتتأثیر محبتهای وی قرار گرفتید آن را به شوهرتان بگویید تا او بداند که مادرش را دوست دارید.
در جمع حرمت وی را بیش از دیگر مواقع حفظ کنید و جلوی پایش بلند شوید.
در جمعی که هم شوهر و هم مادرش حضور دارند مادرش را مقدم بدانید.
درصورتی که شما را با عروس دیگرش یا با کس دیگری قیاس کرد، آن قدر خویش را باور داشته باشید که به انتقاد کردن های وی احتیاجی نداشته باشید.